سامری نیکو
داستان سامری نیکو:
در این داستان، مردی از فقها از عیسی میپرسد که چگونه میتواند وارث حیات جاودان شود. عیسی با پرسیدن از او که در تورات چه نوشته شده پاسخ را به خودش واگذار میکند. فقیه میگوید: باید خدا و همسایهات را دوست بداری. سپس برای روشن شدن اینکه "همسایه" کیست، عیسی داستانی تعریف میکند:
مرد یهودیای در راه از اورشلیم به اریحا مورد حمله راهزنان قرار میگیرد و زخمی رها میشود. یک کاهن و سپس یک لاوی از کنارش رد میشوند و به او کمک نمیکنند. اما یک سامری، با اینکه از قومی دشمن با یهودیان است، دلش به حال او میسوزد، زخمهایش را درمان میکند، او را به مهمانخانه میبرد و هزینه مراقبتش را پرداخت میکند.
در پایان، عیسی تأکید میکند که "همسایه" کسی است که محبت و مهربانی نشان میدهد، و از فقیه میخواهد مانند آن سامری عمل کند.
درک و پیام داستان سامری نیکو:🙏
این داستان که از زبان عیسی نقل شده، دربارهٔ محبت واقعی و بیقید و شرط به دیگران است. عیسی نشان میدهد که همسایه فقط کسی نیست که از نظر نژادی، دینی یا اجتماعی به ما نزدیک است، بلکه هر انسانی است که نیاز به کمک دارد.
پیامهای اصلی داستان:
1. محبت عملی مهمتر از موقعیت یا دین است. دو شخصیت مذهبی (کاهن و لاوی) که انتظار میرفت کمک کنند، بیتفاوت عبور میکنند، اما یک سامری –که از نظر فرهنگی دشمن یهودیان بود– با مهربانی کمک میکند.
2. همسایه کسی است که به او محبت میکنی، نه فقط کسی که مثل توست.
3. عشق به خدا باید با عشق به دیگران همراه باشد.
4. ایمان واقعی با عمل محبتآمیز شناخته میشود، نه فقط با گفتار یا موقعیت مذهبی.
این داستان ما را دعوت میکند که بدون تعصب، با مهربانی به همه انسانها کمک کنیم.